و...

ساخت وبلاگ
قدم میزنم بدون خودم در راهروهایی که تهش میرسد به بن بست تنهایی...حال دلم خوب نیست..عبور کرده‌ام از تمام نبودنها..مجبور کرده‌ام خویش را به سقوط در ندیدنها..و آخر تمام این داستان خلاصه میشود در تفصیل رویاهای برباد رفته...آرزو کردم دوست داشتنم را؛کاش خودمان را دوست داشته باشیم...
#فرود_وار

و......
ما را در سایت و... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : botneveshteh بازدید : 64 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 14:09

چمدانموجودی بی جانک جمع میکند باری را که نتوانستیم تنهایی برداریم،آهسته در زندگیهامان،و روی خیابانهای شهر دست به دست کسی عازم،روان است.تداعی گر لحظات شیرین و تلخ،سربازی که میرود تا مادرش را بعد از ماه و......ادامه مطلب
ما را در سایت و... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : botneveshteh بازدید : 57 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 14:09

خورشید تو را طلب میکند از منی که ویرانه‌ی ستارگان دیشبمکابوسی مانده از رویاهای توسر نخی ام به سمت بی‌پاسخترین معمای قرننبودنت بد عدمیست در دامان وجودیتاحساس میکنم تورا بر بالین بی کسی‌امسراپایم از تو و......ادامه مطلب
ما را در سایت و... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : botneveshteh بازدید : 63 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 14:09

چونان نسیم آمدند و 
چونان طوفان آوار کردند
تمام باورهامان را،
سوره المعرفت خواندیم اما
جزء بی مرامی ختممان نمودند
عادتِ هم بودیم،ترک عادت کردند
فراتر از عاشقان بودیم،پست تر از دشمنان شدند
کافیست ها کنم و چشمانم را از غبار پاک،آنگاه است که هیچ جز نیستی نصیب دیده‌ام نخواهد شد!
آموختم از بازیهای کوچه و خیابان
که تمام میشوند،تمام،حتی رفیق ها..
#بت

و......
ما را در سایت و... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : botneveshteh بازدید : 53 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 14:09